Harîz - حریز

The entry is a dictionary list for the word Harîz - حریز
حریز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (ع ص) نیک استوار: هذا حرزٌ
حریز. مکانٌ حریز؛ جائی استوار. (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) نام قریه ای به یمن و گویند
از آنجا تا صنعاء نیم روز راه است. یاقوت
گوید: حزیز با دو زای نیز آمده است. (معجم
البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن ابی حریز، عبداللََّه بن
حسین ازدی کوفی است. پدرش قاضی
سجستان بود. از زرارةبن أعین روایت دارد و
علی بن رباط و عبداللََّه بن عبدالرحیم اصم و
جز ایشان از وی. دارقطنی در «المؤتلف و
المختلف» ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن سراحیل کندی.
صحابی است، و بعضی روایات از او نقل شده
است و به سال ۶۶ هـ . ق. در وقعهٔ جارف به
شهادت رسیده است. صحابی دیگری نیز
بدین اسم بوده است. (قاموس الاعلام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه. از فقهای شیعه
است. او راست: کتاب الزکاة. کتاب الصلاة.
کتاب الصیام. کتاب النوادر. (ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عبداللََّه ازدی
سجستانی. یکی از مشایخ شیعه و از روات
فقه از ائمة است. (ابن الندیم).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عثمان. یکی از
خوارج است. و سیوطی در تاریخ الخلفاء
ص ۱۴۴ او را در عداد روایت کنندگان از
عبدالملک بن مروان شمرده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن محرز. کشی او را در
رجال شیعه برشمرده است. (لسان المیزان ج ۲
ص ۱۸۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(حَ) [ ع . ] (ص .) سخت محکم ، جای امن .

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.