Zehravi - زهراوی

The entry is a dictionary list for the word Zehravi - زهراوی
زهراوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (ص نسبی) منسوب است به
زهراء قزوین. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا). || منسوب است به زهراء محلی
در جوار قرطبه. رجوع به زهرا و زهراء شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) نام یکی از اطباء است.
(برهان) (آنندراج). نام طبیبی است. (ناظم
الاطباء). گیاه شناس و طبیبی است که
ابن البیطار در مفردات خود از او روایت آرد از
جمله در کلمهٔ «اناغالیس» و «برسیاوشان» و
«خزامی» و «عقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) نام یکی از اطباست.
(برهان). رجوع به ابوالقاسم زهراوی خلف بن عباس شود. (یادداشت بخط مرحوم
دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) ابوالحسین احمدبن
فارس بن زکریا... زهراوی قزوینی. (یادداشت
بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ابن فارس
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) عبدالحمید (۱۲۷۲ -
۱۳۳۴ هـ . ق.). از بزرگان نهضت سیاسی
سوریه و یکی از شهداء عرب در دیوان عالی بود. او روزنامهٔ «المنیر» را منتشر کرد و بطور
پنهانی آنرا توزیع می نمود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ زَ ] (اِخ) علی بن سلیمان، مکنی
به ابوالحسن. وی ریاضی دان بود و سپس به
علم طب توجه کرد. او راست: «کتاب
الارکان». (از عیون الاخبار ج ۲ ص ۴۰).

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.