Ziyâd - زیاد

The entry is a dictionary list for the word Ziyâd - زیاد
زیاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(از ع، ص، ق) بمعنی افزونی و زیادتی
باشد. (برهان). افزون و افزون شدن. (غیاث).
از «زیادة» عربی بمعنی افزونی و در فارسی
فصیح نیز زیادت و زیاده آورند. (از حاشیهٔ
برهان چ معین). افزون. فراوان. بسیار. بیش.
(فرهنگ فارسی معین). افزون و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) نام مردی کافر که رسول اکرم
(ص) را به فحشاء متهم کرد و او را زیاد منکر
خواندند. (از آنندراج) (از غیاث) (از شرفنامهٔ
منیری):
زین خامهٔ دوشاخی اندر سه تا انامل
من فارد زمانم ایشان زیاد منکر.خاقانی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابراهیم بن سفیان بن سلیمان بن
ابی بکربن عبدالرحمن بن زیادبن ابیه، مکنی به
ابواسحاق. از شاگردان اصمعی و جز او. او
راست: کتاب شرح کتاب سیبویه. کتاب
الامثال. کتاب النقط و الشکل. کتاب الاخبار.
کتاب اسماء السحاب و الریاح ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن ابراهیم بن محمد. از فرزندان
زیادبن ابیه. از جانب بنی عباس بسال ۲۸۹
هـ . ق. ولایت یمن یافت. (از اعلام زرکلی).
رجوع به تاریخ طبقات سلاطین اسلام شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن ابی سفیان. رجوع به زیادبن
ابیه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن ابیه. بسال نخستین از هجرت
متولد شد و بسال ۵۳ هـ . ق. درگذشت. پدر او
معلوم نیست، او را به عبید ثقفی نسبت
داده اند. در سال ۴۴ هـ . ق. معاویه او را به پدر


...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن احمد الکاملی، فخرالدین. از
امراء دولتهای مجاهدیه و افضلیهٔ یمن بود.
همراه مجاهد به مصر رفت. خزرجی گوید
وی در زمان خود سیدالامراء بود و نمی توان
کسی را با وی برابر دانست و یا قیاس کرد.
وی در مقابل پیش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن اَفْلَح. از وزراء دولت عامریهٔ
اندلس و از بزرگان رجال آنان بود و پدرش از
موالی ناصر عبدالرحمن بن محمد بود. او در
سال ۳۶۸ هـ . ق. درگذشت. (از اعلام زرکلی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن الاصفر. رئیس صفریه، فرقه ای
از خوارج. (مفاتیح، یادداشت بخط مرحوم
دهخدا). مؤسس صفریه از فرقه های خوارج
است. (فرهنگ فارسی معین). پیشوای یکی
از پانزده فرقهٔ خوارج موسوم به صُفْریّه. (بیان
الادیان، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن المغیرةبن زیادبن عمرو
العَتَکی. یکی از سخاوتمندان و اعیان بود و
جامعی به دروط بلهاسة (از نواحی بهنسا در
صعید مصر) ساخت و بعضی از شعراء او و
برادرانش را مدح گفته اند. او در سال ۱۹۸
هـ . ق. در دروط ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن حُناطة التجیبی. یکی از
دانشمندان و برگزیدگانی بود که پس از فتح
مصر در آن دیار میزیست و عبدالعزیزبن
مروان هنگامی که به دیدار برادرش
عبدالملک به شام می رفت او را بجای خود به
امارت مصر برگزید ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن خراش عِجْلی. مردی دلیر و
کینه جو بود و با سیصد سوار بر معاویه شورید
و به سرزمین مسکن رسید و زیادبن ابیه با
سپاهی بسوی او گسیل شد و با وی جنگید و
سرانجام صاحب ترجمه در شدت جنگ به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن سلیمان الاعجم. از موالی
بنی عبدالقیس بود. او شاعری بود که شعرش
دارای استحکام و فصاحت بود و چون لکنت
زبان داشت به اعجم ملقب گردید. در اصفهان
متولد شد و در همانجا بالید آنگاه به خراسان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن سمیة. رجوع به زیادبن ابیه
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن صالح الحارثی. از امراء دولت
مروانیه و یکی از سران سپاه بسیار دلیر بود.
در هنگام قیام عباسیان در خراسان و عراق،
او والی کوفه بود و چون کار بنی عباس بالا
گرفت در سال ۱۳۲ هـ . ق. با ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن عبداللََّه بن طفیل القیسی
العامری البَکائی، مکنی به ابومحمد. او سیرهٔ
نبوی را از محمدبن اسحاق روایت کرد و
عبدالملک بن هشام همان سیرة را از وی
روایت کرد و مرتب ساخت. او از مردم کوفه و
از ثقات حدیث ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن عیسی حذاء کوفی، مکنی به
ابوعبیده و معروف به ابوعبیدهٔ حذاء. از ثقات
محدثین امامیه که در حضور آل محمد (ص)
جلیل القدر و در سفر مکه با حضرت باقر (ع)
هم کجاوه بوده و از آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن غُنْم القینی. از سرداران سپاه و
مردی شجاع و از یاران حجاج در عراق بود و
در جنگهای متعددی با وی همراه بود تا آنکه
در جنگ حجاج و ابن اشعث که در مسکن
روی داد حجاج او را ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن محمد قمر گرگانی، مکنی به
ابوالقاسم و متخلص به قمری. شاعر و مادح
شمس المعالی قابوس. رجوع به قمری شود.
(از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن معاویةبن ضباب الذبیانی.
رجوع به نابغهٔ ذبیانی و اعلام زرکلی ج ۱
ص ۳۴۲ و الموشح شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن منذر، مکنی به ابوالجارود.
رئیس فرقهٔ جارودیه. رجوع به ابوالجارود
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابن یونس بن سعیدبن سلامة،
مکنی به ابوسلامة الاسکندرانی. او یکی از
حضارمهٔ مصر بود. بر نافع قرائت کرده و از
ابوالغصن ثابت و مالک و لیث روایت دارد و
از او یونس بن عبدالاعلی و محمدبن داودبن
ابی ناهیة روایت کند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابوالسکن. تابعی است. رجوع به
ابوالسکن شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابوالعلاء. مولی بنی کلاب. تابعی
است. رجوع به ابوالعلاء شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابورشدین. رجوع به ابورشدین
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابوعمرو. رجوع به ابوعمرو شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابولاس الخزاعی. رجوع به
ابولاس شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ع . ] (ص . ق .) بسیار، فراوان .
Farsça - Azeri sözlük Metni çevir

kən(izah: çox. artıq.
kən danışma.
tanrım bundan kənitsin: allah bundan çox edsin)
Ziyâd - زیاد other entries

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.