Şemun - شمعون

The entry is a dictionary list for the word Şemun - شمعون
شمعون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ شَ ] (اِخ) پدر ماریهٔ قبطیه است
مادر ابراهیم فرزند حضرت رسول (ص).
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج).
پدر یکی از دو سُرّیهٔ رسول اللََّه (ص). نام پدر
زوجهٔ حضرت رسول (ص) مادر ابراهیم، و او
را مقوقس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ شَ ] (اِخ) ابن زیدبن خنافه،
مکنی به ابوریحانة. صحابی انصاری است
پدر ریحانه، سُرّیهٔ نبی (ص) و سمعون نیز
روایت شده است. (از منتهی الارب) (از
آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ شَ ] (اِخ) مرد متقی و پرهیزکاری
که در اورشلیم سکونت داشت و وحی بدو
رسید که نخواهد مرد تا مسیح را ببیند. (از
قاموس کتاب مقدس). نام یکی از انبیای
بنی اسرائیل. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ شَ ] (اِخ) نام برادر عیسی مسیح
(ع). (از قاموس کتاب مقدس).
- برادر شمعون؛ مراد حضرت مسیح (ع)
است :
آب خدا آنکه مرده زنده بدو کرد
آن پسر بی پدر برادر شمعون.
ناصرخسرو.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ شَ ] (اِخ) نام یکی از حواری
عیسی علیه السلام. (منتهی الارب) (از
یادداشت مؤلف) (از غیاث) (المدهش ابن
جوزی). شمعون بر دین عیسی بود و دعوت
دین عیسی کرد. (تاریخ گزیده ص ۶۸). نام
یکی از سه اصحاب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ شَ ] (اِخ) شمعون قانوی،
شمعون القنانی . نام یکی از دوازده تن
حواریون عیسی علیه السلام. (ابن شحنه).
شمعون قانوی همان شمعون غیور و یکی از
جملهٔ دوازده حواری بود و لفظ قانوی اشاره
به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ شَ ] (اِخ) شمعون الصفا. نام یکی
از برادران یوسف علیه السلام که به قتل یوسف
مشورت کرده بود. (غیاث) (یادداشت مؤلف).
رجوع به شمعون الصفا شود.
Şemun - شمعون other entries

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.