şirazi - شیرازی

The entry is a dictionary list for the word şirazi - شیرازی
شیرازی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(ص نسبی) منسوب به شهر
شیراز. (ناظم الاطباء). || از مردم شیراز.
|| لهجهٔ مردم شیراز. (فرهنگ فارسی
معین).
- مثل شیرازیها؛ با گفتاری تهی بالان و
نازان. (یادداشت مؤلف).
|| ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) دهی است از بخش
کهکیلویهٔ شهرستان بهبهان. سکنهٔ آن ۱۸۰
تن. آب آن از چشمه. صنایع دستی آنجا
قالیچه و گلیم و جاجیم بافی. ساکنان از طایفهٔ
چرام. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) دهی است از بخش مرکزی
شهرستان کرمانشاه. سکنهٔ آن ۲۷۰ تن. آب
آن از رودخانهٔ قره سو. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۵).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابوالفتح محمدبن عبداللََّه
شیرازی هروی، گویند چون غذای شیراز را
دوست داشت بدان نام شهرت یافت. وی
مردی نیکوکار و واعظ و راوی بود و از
ابواسماعیل عبداللََّه بن محمدبن علی انصاری و
جز وی خبر شنید و ابوسعد سمعانی از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابوعبداللََّه محمدبن خفیف
شیرازی صوفی. از بزرگترین پیشوایان
تصوف در فارس بود. وی علم اشارت نیک
می دانست و کراماتی به او نسبت می دهند.
شیرازی از راویان بود و از حمادبن مدرک و
عبدالملک بن خلیدبن رواحه روایت دارد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) ابومحمد سعدبن صلت...
کوفی شیرازی. به فارس رفت و در شیراز به
قضا پرداخت. وی از راویان است و از اعمش
و مطرف بن طریف روایت دارد و محمدبن
عبداللََّه انصاری و ابوبکربن ابی شیبة و جز آن
دو ...

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.