gaznevi - غزنوی

The entry is a dictionary list for the word gaznevi - غزنوی
غزنوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (ص نسبی) منسوب است به
غزنه. (آنندراج). منسوب است به غزنه که از
بلاد هند است. (انساب سمعانی). منسوب به
غزنین و غزنی. رجوع به غزنین شود.
- سلاطین غزنوی؛ رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) او راست: کتاب «النتف
فی الفتاوی» که علی جمالی در ادب الاوصیاء
آن را ذکر کرده است. دانشمندان دیگر هم
کتبی به این نام تصنیف کرده اند. (از کشف
الظنون چ استانبول ج ۲ ستون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) (متوفی به سال
۱۴۴۵م.) از دانشمندان هند است. در
دولت آباد واقع در دکن متولد شد و در دهلی
دانش فراگرفت و قاضی القضاة بود. از
تألیفات وی «الارشاد» است در نحو که نسخهٔ
خطی از آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) متوفی به سال ۵۹۳
هـ .ق. MMM ۱۱۹۷م.) احمدبن محمدبن سعید
اصولی. فقیهی بود و در حلب درگذشت. او
راست: «روضة اختلاف العلماء» و «المقدمة
المختصرة» در فقه، و «روضة المتکلمین» در
اصول دین. (از اعلام زرکلی ج ۱ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) (متوفی به سال ۵۵۶
هـ .ق.) اشرف الدین حسن بن محمد حسینی
غزنوی، مکنی به ابومحمد و مشهور به اشرف،
از فصحای بزرگ اواسط قرن ششم هجری
قمری است. دربارهٔ نام او هیچیک از مآخذ
اختلافی ندارند ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) (۷۰۴-۷۷۳ هـ . ق.)
سراج الدین، عمربن اسحاق بن احمد هندی. از
اکابر فقهای حنفی بود. او راست : «الفتاوی
السراجیة» خطی، و «التوشیح» در «شرح
الهدایة، و «الشامل» در فقه، و «زبدةالاحکام ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) (متوفی به سال ۵۸۲
هـ . ق. MMM ۱۱۸۶م.) عالی بن ابراهیم بن
اسماعیل غزنوی، ملقب به تاج الشریعة،
فقیهی حنفی و مفسر بود. او راست «تفسیر
قرآن» در دو جزء. (از اعلام زرکلی ج ۲
ص ۴۶۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) (حکیم...) مجدودبن
آدم سنائی :
بشنو این پند از حکیم غزنوی
تا بیابی در تن مرده نوی.
مولوی.

رجوع به سنایی شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) محمدبن محمود قاضی
غزنوی، ملقب به معین الدین و مکنی به
ابوالعلاء. او راست: کتاب «سرالسرور» در
ذکر شعرای زمان خود. (از کشف الظنون چ
استانبول ج ۲ ستون ۹۸۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ نَ ] (اِخ) محمودبن سبکتگین را
گویند. (از آنندراج):
ناز و نیاز کار ایاز است و غزنوی
کآن بندهٔ نیاز شد و این غلام ناز.
ملاشانی تکلو (از آنندراج).
چون این زاری به گوش غزنوی خورد
سرش غوطه به خون دل ...

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.