Haris - حریث

The entry is a dictionary list for the word Haris - حریث
حریث Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (ع اِ مصغر) مصغر حرث. و
از اعلام است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ / حَ ] (ع اِ) از اعلام مردان
عرب است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
بیرون بشم از بخش کلاردشت شهرستان
نوشهر، واقع در پانزده هزارگزی جنوب
خاوری حسن کیف و شش هزارگزی باختری
مرزان آباد. کوهستانی و معتدل و دارای ۱۹۰
تن سکنه، شیعه، گیلکی و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) غلام معاویةبن
ابی سفیان که در جنگ صفین بدست
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب کشته شد.
(حبیب السیر جزو ۴ از ج ۱ ص ۱۸۴ س ۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن أبی حریث. از ابن
عمر روایت دارد. اوزاعی او را تضعیف نموده،
ابوحاتم گوید: سخنانش قابل احتجاج نیست.
پسر ابوحاتم از پدرش نقل کند که بخاری او
را داخل ضعفاء میشمرد. ساجی گفته است که
در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن جابر الحنفی. او در
جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین علی بود
و به بعض روایات در همان جنگ عبیداللََّه بن
عمر را که در جیش معاویة بود او بکشت.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن حسان. رجوع به
ابی السوار حسان... شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن زید الخزرجی.
صحابی است. وی با برادر خویش غزوهٔ بدر
را درک کرده و بعلاوه حریث غزای احد را نیز
دریافته است. (قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن زیدالخیل الطائی.
صحابی است و پدر او نیز از صحابه است. و
او با برادر خود مکنف در جنگهای با اهل رده
در رکاب خالدبن ولید بوده است. (قاموس
الاعلام ترکی) (تاریخ گزیده ص ۲۲۱).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن سلمة الانصاری.
صحابی است. (قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن شیبان. پدر بکربن
وائل است. عبدان او را یاد کرده و ابوموسی او
را حریث بن حسان خواند. (الاصابة قسم
چهارم ج ۲ ص ۷۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عبدالملک. پدرزن
یزیدبن معاویه است. وی برادر اکیدر دومة
بود، بلاذری گفت چون پیغمبر درگذشت،
اکیدر صدقات را قطع کرد و عهد بشکست و
از دومةالجندل بیرون شد و به حیرة رفت، اما
حریث مسلمان شد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عمارة جعفری.
عسقلانی او را در لسان المیزان (ج ۲
ص ۱۸۶) یاد کرده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عمرو القرشی
المخزومی. صحابی است و پدر عمرو سعید
است که آن دو نیز از صحابه بودند. (قاموس
الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عمیر عبدی، مکنی
به ابوعمیر. طوسی او و پدرش را در رجال
شیعه ذکر کرده است. (لسان المیزان ج ۲
ص ۱۸۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن عوف. برادر
ضمرةبن عوف است که وی نیز از صحابه
است. (قاموس الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن مالک، مکنی به
ابی مادیة. تابعی است و از امیرالمؤمنین علی
روایت کند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن مالک، مکنی به
أبی هنیدة. تابعی است و بعضی نام او را حرب
گفته اند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن محفص مازنی یا
ابن سلمةبن مرارة. مرزبانی او را مخضرم
خوانده است که در جاهلیت اشعار دارد، و تا
زمان حجاج زنده بود و داستانی با وی دارد
که: حجاج بر منبر بود و بدون اینکه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابن مسعود. یکی از
سران قرامطه است. ابن اثیر در حوادث سال
۳۱۶ هـ . ق. گوید: چون امر ابوطاهر قرمطی
بزرگ شد دهقانان سواد عراق، مذهب قرمطی
را که در پنهان میداشتند اعلام کرده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) ابوسلمی. صحابی است
و شبان بوده، و از مردم شام است. (قاموس
الاعلام ترکی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ رَ ] (اِخ) سلمی ابوفرة.
عبدالصمد گوید: به حمص نزول کرد و این
تصحیف است. و نام او حدیر است. مغلطای او
را حرب سلمی نامیده است. (الاصابة قسم
چهارم ج ۲ ص ۷۸).

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.